رقیب می رسد ازگرد راه چاره کنید


به روی قبضهٔ شمشیر استخاره کنید

درین رمق رقم قتل خویش را یاران


ز دست خصم بگیرید و پاره پاره کنید

شکنج زلف بتان گر بلای عقل شماست


سبک ز حلقه دیوانگان کناره کنید

درین قمارکه یاران زدند بر سر جان


سفاهت است که با عقل استشاره کنید

نهید جبههٔ طاعت برآستان رقیب


و یا که خانهٔ معشوق را اداره کنید

بر غم سردی حاسد ز شعر گرم بهار


تنور خویش و دل خصم پر شراره کنید